کابوس دوباره پرسپولیس با خودزنی گاریدو

داستان عجیب پرسپولیس در آسیا؛ تیمی که جلو می‌افتد، وا می‌دهد و فرو می‌پاشد نقش کادرفنی در این تراژدی تکراری چیست؟

کابوس دوباره پرسپولیس با خودزنی گاریدو

به گزارش زنهار به نقل از  همشهری‌آنلاین، درست عین این است که در حال تماشای یک‌سریال تکراری باشید. دوری پرسپولیس از برد آسیایی در حالی به حوالی ۴۰۰روز رسیده که آنها در این فصل لیگ نخبگان دست‌کم در ۳بازی فرصت داشتند این طلسم را بشکنند، اما هر بار به شکل مشابهی این موقعیت از دست رفت. شاگردان خوان کارلوس گاریدو در دیدار با پاختاکور ازبکستان، الغرافه و الریان قطر، درحالی‌که با یک گل از حریف پیش افتاده بودند، در نهایت برد را با مساوی عوض کردند و غم‌انگیزتر اینکه در هر سه‌مسابقه حتی می‌توانستند بازنده باشند!

کادرفنی کجاست؟

پرسپولیس در روزی که در تهران باید پاختاکور را می‌برد و اتفاقا با گل زودهنگام علی علیپور هم در این مسیر قرار گرفت، از اواسط نیمه‌اول وا داد، توپ و میدان را در اختیار حریف گذاشت و نهایتا گل مساوی را خورد. عجیب اینجاست که پاختاکور از دقایقی قبل از رسیدنش به گل به وضوح نشان می‌داد چه برنامه‌ای دارد. آنها پیاپی شوت می‌زدند، اما کسی در پرسپولیس موضوع را جدی نمی‌گرفت و نهایتا هم روی یکی از همین ضربات به گل رسیدند. در بازی با الغرافه هم پرسپولیس مدت کوتاهی بعد از گلزنی گل خورد، بی‌محابا و مضطرب جلو کشید و در نهایت نه‌تنها گل نزد که کلی هم خوش‌شانس بود دروازه‌اش روی ضدحملات باز نشد. دیدار با الریان هم تلفیقی از این دو سناریو بود؛ تیم گاریدو پیش افتاد، از اول نیمه‌دوم رسما کار را رها کرد، نسبت به ارسال‌ها و ضربات سر خطرناک تیم حریف بی‌تفاوت ماند، دقیقا از همین مسیر گل خورد، سراسیمه جلو کشید و بارها نزدیک بود روی ضدحملات گل دوم را هم بخورد. باورکردنی نیست که یک اتفاق تلخ، آن هم جلوی معمولی‌ترین تیم‌های حاضر در لیگ نخبگان، هر بار تکرار می‌شود و کادرفنی پرسپولیس برنامه‌ای برای مقابله با آن ندارد. پس هنر بازیخوانی و کوچینگ حین مسابقه چه می‌شود؟

سؤالات بی‌پایان

انگار راه و رسم گاریدو این است که تا کمی هواداران و منتقدان به او و تفکراتش امیدوار می‌شوند، خودش همه‌چیز را به هم می‌ریزد! برد قرمزها مقابل گل‌گهر در سیرجان ارزشمند بود و نمایش آنها مقابل مس‌سونگون در جام‌حذفی نیز به دل نشست. حتی به‌نظر می‌رسید این مربی به یک تصویر کلی از ترکیب محبوبش هم دست پیدا کرده، اما همچنان خرده سؤالاتی باقی است که یافتن جواب برای آنها واقعا کار راحتی نیست. مثلا چرا در تیمی که امید عالیشاه را در بهترین فرم فوتبالش دارد، علی علیپور باید در پست وینگر توپ بزند؟ این همه اصرار به استفاده از فرشاد احمدزاده، ولو به قیمت سر درگم کردن وحید امیری چه فلسفه‌ای دارد؟ یا مثلا تا کی قرار است سعید صادقی برای برگرداندن ورق مسابقه به میدان بیاید، درحالی‌که هر بار مصمم‌تر از قبل ثابت می‌کند توانایی این کار را ندارد؟ می‌فهمیم که به‌طور کلی فاصله فوتبال ایران حتی با همین کشورهای آسیایی هم حسابی زیاد شده و نیز متوجه هستیم که سرخ‌ها با کمبودهایی هم مواجه هستند، اما آیا واقعا نمی‌شود با همین بضاعت، در آسیا فوتبال بهتری بازی کرد و نتایج مناسب‌تری گرفت؟ چرا، می‌شود، واقعا می‌شود.

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار