مرد شیطانصفت به خودش روغن می زد برای تجاوز به خانه زنان میرفت
مرد ژلهای لقب جوانی ۲۰ ساله در شیراز بود که نیمهشب وارد خانه زنان شده و به آنها تجاوز میکرد. او بعد از دستگیری و محاکمه در ملأ عام اعدام شد. جزئیات پرونده این مجرم شیطانصفت را در ادامه بخوانید.
به گزارش زنهار به نقل از سایت جنایی، سال ۹۲ دختری به پلیس شیراز مراجعه کرد و مدعی شد نیمهشب به او تجاوز شده است. او گفت از سوی پسر جوانی هدف نیت شوم قرار گرفته است. در حالی که پلیس با ردیابی مظنون پرونده او را دستگیر کرده بود همان دختر با مراجعه نزد پلیس ادعا کرد هیچ شکایتی از پسر جوان ندارد و همه ادعاهایش دروغ بوده است.
هیچوقت معلوم نشد که چرا این دختر شکایتش را پس گرفت اما بعدها مشخص شد متهمی که توانست از دختر شیرازی رضایت بگیرد به ۱۰۰ خانه در شیراز رفته بود.
سال ۹۳ بود که اولین شکایت به پلیس شیراز داده شد. زنی که شکایت را مطرح کرد، گفت نیمهشب به او تجاوز شده است. این زن گفت: وقتی در خانه خواب بودم چیزی روی بدنم احساس کردم. یک چیزی مثل مار روی بدنم لیز میخورد. من از زنان دیگر شنیده بودم مدتی است که جن آمده و به زنان در خواب تجاوز میکند ولی باور نمیکردم. تا اینکه این بلا سر خودم هم آمد. صبح که شد دیدم لباسهایم پاره شده است.
پلیس میدانست با یک متجاوز روبهروست. به همین دلیل تحقیقاتی را آغاز کرد و کمکم تعداد شکایتها بیشتر شد و به عدد ۱۵ رسید.
دیگر قربانی این پرونده گفت: شب حادثه من و نوزادم در خانه تنها بودیم. آن شب همسرم شیفت شب بود. ناگهان متوجه شدم که شخصی در آشپزخانه مشغول نوشیدن آب است. از ترس جیغ زدم، او ناگهان به سمتم آمد و با تیغی که در دست داشت مرا تهدید کرد. در این میان دستش برید. از ترس نمیدانستم چه کنم. او میگفت اگر فریاد بزنم بچهام را خواهد کشت. من هم به خاطر جان نوزادم چیزی نگفتم. پس از آن هر طوری بود از خانه فرار کرد. از زمانی که او وارد خانهام شده مدام میترسم.
زن دیگری نیز گفت: صبح روز حادثه زمانی که از خواب بیدار شدم متوجه شدم که لباسهایم پاره شده اما نمیدانستم چه بلایی سرم آمده است. فکر میکردم که جن این کار را انجام داده است. به خاطر این چیزی نگفتم تا اینکه بعد از مدتی همین اتفاق برای دخترم نیز پیش آمد و متوجه شدم که در محلهمان برای چند زن دیگر نیز این اتفاق افتاده است.
تحقیقات بعدی ماموران نشان داد، فردی در سطح شهر نیمهشب وارد خانههای مردم میشود و به زنان تجاوز میکند. برخی قربانیان که تصور میکردند جن وارد خانه آنها شده است شکایت نمیکردند، حتی بعضی از آنها گفتند که با جن درگیر هم شدهاند!.
این گفتهها نشان میداد فردی بدنش را به نحوی لیز کرده و وارد خانهها شده و لباس زنان را پاره کرده و به آنها تجاوز میکرد. وقتی این زنان متوجه میشدند یا مردی در خانه است و در برابر او مقاومت میکرد بدن لیزشده مرد باعث میشد او به راحتی فرار کند.
شاکیان گفتند لیزیای که احساس میکردند مثل روغن بود. یکی از قربانیان گفت: بدن آن مرد خیلی عجیب بود، عین ژله تغییر شکل میداد.
از آنجا بود که نام مرد متجاوز به مرد ژلهای تغییر کرد. پلیس متوجه شد مرد ژلهای با چرب کردن بدنش از لای میلهها رد میشود و حتی وقتی گیر میافتد به راحتی سر میخورد و فرار میکند.
هیچ سرنخی از مرد ژلهای در دست نبود و تنها مشخصات ظاهری، چند تار مو و اثراتی که بتوان آزمایش دیانای انجام داد پیش روی تیمهای تحقیقاتی قرار داشت، تا اینکه پلیس باخبر شد مرد ژلهای در آخرین اقدامش شلوار خود را جا گذاشته است.
این بار وقتی اعضای خانواده متوجه حضور او شده بودند او با بر جا گذاشتن شلوار خود که پیش از ورود به خانه در پشتبام بیرون آورده، متواری شده بود.
سرانجام ماموران به سرنخی از مرد ژلهای دست یافتند. در تحقیقات مشخص شد که او شلوار خود را به خشکشویی داده و بر پشت آن اسم امین نوشته شده است.
اسم مرد ژلهای در حالی مشخص شد که جمعیت زیادی در شهر به این اسم بودند. پلیس با ۲۰ هزار امین در شهر روبهرو بود و چاره ای جز جداسازی نبود. ماموران تحقیقات علمی خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند در سال ۹۲ شکایتی علیه یک جوان ۲۰ ساله به نام امین ثبت شده است که اتفاقاً فرد شاکی گفته به او در خواب تجاوز شده اما بعد شکایت را پس گرفته است. همچنینپلیس متوجه شد تجاوز به زنان توسط مرد ژلهای اتفاقاً همزمان با آزادی این متهم از زندان همراه بوده است، بنابراین امین دوباره بازداشت شد.
او یک بار دیگر همه چیز را انکار کرد و گفت یک کشاورز است و هیچ کاری بجز کشاورزی نمیکند اما در همین حین پلیس چند سرنخ دیگر به دست آورد، از جمله اینکه دیانای بر جای مانده از فرد متجاوز در صحنه جرم و همچنین فیلم دوربین مداربسته در خانه یکی از قربانیان تایید کرد که متجاوز امین است.
امین ۲۰ ساله هر روز به شهرستان سپیدان میرفت و پس از خرید کاه و یونجه به شیراز برمیگشت. او پس از فروختن کاه و یونجههای خود به خانهاش میرفت اما نیمههای شب در حالی که اعضای خانوادهاش خواب بودند، خانه را ترک میکرد و از راه پشتبام به حیاط طعمههای خود میرفت و از طریق دریچههایی که باز بود یا خودش باز میکرد، وارد خانهها میشد.
این جوان با شگرد خاص خود در حالی که تیغ موکتبری در دست داشت و بدنش را با روغن چرب کرده بود به شکار زنان در خواب میپرداخت.
مرد ژلهای خونسرد بود و حتی اگر در برخی از اقدامات سیاهش اعضای خانواده دختر یا زن جوان متوجه حضورش میشدند به راحتی پا به فرار میگذاشت و بارها شده بود که با مردان صاحبخانه مواجه شده و چون بدنش چرب بود، لیز خورده و گریخته بود.